دلینادلینا، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه سن داره

پرنسس دلینا آرام دل ما

ویار مامانی😷 و حال خوب تمشک😘

سلام مامان جونی این روزها مامانی حال زیاد خوبی ندارم دکتر گفته استراحت کنم تا عشق جان با خیال راحت مشغول رشد بشن. از اونورم حال تهوع بیقرارم کرده نمیارم بالا فقط یه چند باری شبها اما خوب حس تو بدنم نیست به خیلی چیزهام آلرژی پیدا کردم مثل بو حمام صفحه اینستاگرام🙈 و کلا گوشی موبایلم 😂که اگر ببینمشون دیگه تهوع میزنه بالا.بابا داوود مهربون و مامانم و همه دور و برم میگردن تا من مواظب تمشک باشم وای وای که با تدابیری خبر اومدن تمشکم به جیگر دایانا گفتیم بعد از گذر مدتی چنان بیقرار اومدن جیگری هست که هرجا میرم میگه نری نی نی بدی بهشون و برگردی 😁 همشم میگه این خواهر منه الهی دور جفتتون بگردم قشنگی زندگی من هرچند اول و آخر بر...
20 خرداد 1396

سنوگرافی قلب تمشک 😍

چه چیزی تو عمق چشاته که من یک نگاه تورو به یه دنیا نمیدم که بعد از تماشای چشمای تو از زمین و زمان عاشقانه بریدم تو با کل رؤیای من اومدی تا تو سی سالگی باورم زیر و رو شه که زیباترین خط شعرهای من از تماشای چشم تو هرشب شروع شه اومدی تا بره فصل دیوونگی شدی آرامش کل این زندگی با تو هرثانیه عاشقانست برام آرزوهامو از کی به جز تو بخوام اولین دیدار مادر با تمشک خوشمزه دلم💕 دفتر خاطرات و دلنوشتهای مامان آزی برای  دومین نفس❤😘😍 شکم مامانی در حال پرورش تمشک😍😀 ...
11 خرداد 1396

اولین مطلب برای معجزه قشنگم

سلام تمشک مامان معجزه قشنگ زندگیم قربونت بشم که خبر دوباره مادر شدنم قلبم رو زیر رو کرد بزرگترین آرامش و روزگار شیرین من اومدی خانواده مارو چهارنفره کنی 💞 بابا داوود سرازپا نمیشناسه چنان تو ذوق هست که انگار نی نی اولمونه همه خوشحال هستن وقتی شنیدم دوباره دارم مامان میشم اینقدر تو بغل مامان مینا گریه کردیم آخه جای بابا جون مختار تو این لحظه واقعا خالی بود.هرچند بابایی زودتر از همه میدونست و با اومدن تو خوابم مژده مادر شدنم رو بهم داد. ما همیشه بیادت هستیم بابایی مهربونم❤  تمشک خوشمزه من این وبلاگ بشه ثبت لحظه به لحظه وجود با ارزشت و البته یه دفتر خاطرات هم همون لحظه که فهمیدم مادر شدم گرفتم که اون میشه یه ر...
11 خرداد 1396
1